به کرات پیش آمده هنرجوها از اساتید خود (در ابتدای راه) میپرسند:
– ((باید چیکار کنم؟ برنامه ریزی دارم و ترس هم از نوشتن ندارم؛ اما نمیدونم چطور بنویسم))
و گاها با این جواب روبرو میشوند.
– ((یک قلم و کاغذ بردار و شروع کن به نوشتن!! به همین سادگی!!))
در واقع این جواب بیشتر جنبه طنز دارد و نمیتواند به هنرجو کمک زیادی کند.
جواب این سوال کوتاه نیست و داشتن پاسخ به تنهایی مشکل را حل نمیکند.
برای حل این مسئله ابتدا باید بدانیم متنهای مختلف چه فرقی باهم دارند و چگونه میتوان متون مختلف را به هم تبدیل کرد.
برای مثال داستان نویسی چه فرقی با تاریخ نویسی دارد؟!
فرق گزارش و مقاله چیست؟!
آیا خاطره همان داستان است؟!
و…
پس از اینکه انواع متون را شاختیم، باید بیاموزیم چگونه متن را به متن دیگر تبدیل کنیم.
برای مثال چطور خاطرهای که در ذهن داریم را به صورت یک داستان بنویسیم؟!
و یا داستانی را که به تازگی خواندهایم چگونه به سبک متن خبری بنویسیم؟!
و…
جالب اینجاست که پس از یادگیری این موارد تازه به ابتدای راه میرسیم و میتوانیم قلم و کاغذ را برداشته و نوشتن حرفهای را شروع کنیم.
آموزش مواردی که گفته شد کوتاه نیست و نمیتوان در یک پست در مورد همه آنها صحبت کرد.
سعی میکنیم در پستهای بعدی مطالبی در این باب بنویسیم؛ اما پیشنهاد ما این است که اگر میخواهید نویسندگی را به صورت حرفهای ادامه دهید حتما شرکت در دورههای مختلف نویسندگی را در برنامه خود قرار دهید.