برای موفقیت در داستان نویسی لازمه که نویسندگی رو به عنوان یه شغل بپذیریم، نگاهمون بهش حرفهای باشه و برای رسیدن به درجات بالاتر تلاش کنیم
نویسندگی مثل شغلهای دیگهست و برای پیشرفت توش، نیاز داریم آموزش و تمرین مداوم داشته باشیم تا به یه جایگاه قابل قبول برسیم
مثلا یه نجار بارها و بارها با چوب و ابزار نجاری تلاش میکنه، کارگری می کنه، خودش رو زخمی میکنه، مقدار زیادی چوب رو خراب میکنه و… تا بتونه ساخت یه قفس زیبا رو یاد بگیره ، بعد از اون میتونه ازحرفهای که یاد گرفته کسب درآمد کنه.
به هر شغلی که نگاه کنیم، متوجه میشیم برای موفقیت در اون، باید راه زیادی رو طی کنیم، آموزش ببینیم و ناامید نشیم.
اگه از دید شما نویسندگی یه تفریحیه که جاش فقط یه گوشه از زندگیتونه، باید بگیم شما هیچ وقت نمیتونید یه نویسندهی حرفهای بشید و به احتمال قوی هیچ وقت نتونید از این کاردرآمد کسب کنید.
اگه خودتونو یه فرد علاقهمند به نویسندگی میدونید و میخواید در آینده نویسندهی مطرحی باشید، باید بهترین وقتی که دارید رو به نوشتن اختصاص بدید و قدم به قدم و تدریجی برای رسیدن به هدفتون پیش برید. با شکستهاتون یا متنهایی که مورد استقبال چندانی قرار نمیگیرن یا خروجی خوبی ندارن ناامید نشید. تو اوایل راه، متنهای ضعیف، نشانهی درست بودن مسیرتونه!
همهی نویسندههای بزرگ و مطرح تاریخ، از متون ضعیف شروع کردن و با تلاش و پشتکاری که به خرج دادن، تمرینهایی که کردن و آموزشهایی که دیدن به جایگاهی که الان دارن رسیدن.
پس بهتره برای اینکه توی نویسندگی موفق بشید، زمان بیشتری رو بهش اختصاص بدید و نوشتن رو بذارید جزو اولویت روزانهتون، دقیقا مثل یه گیاه که هر روز احتیاج به آبیاری داره و هر چقدر بیشتر بهش برسید، نتیجهی بهتری هم ازش میگیرید.