ژانر فانتزی معمولاً برگرفته از داستانها و قصههای محلی در مناطق مختلف جهان است که با پر و بال دادن به آنها تبدیل به داستانی جذاب میشوند. مثل ارباب حلقهها
ژانر علمی-تخیلی معمولاً با ژانر فانتزی اشتباه گرفته میشوند اما معمولاً بر پایه دادهها و نتایج علمی روز دنیا نوشته میشود و به نوعی پایه و چشمانداز علمی در آن دیده میشود. مثل کتاب فرانکشتاین
ژانر عاشقانه معمولاً بهعنوان موضوعی کمکی در اکثر ژانرهای دیگر وجود دارد اما اگر کتابی یا داستانی به صورت مطلق در ژانر عاشقانه نوشته شود، بدان معناست که موضوع عاشقانه در مرکز تمرکز داستان قرار دارد و همه اتفاقات دیگر در حاشیه آن میافتند. مثل بلندیهای بادگیر
در ژانرماجراجویی معمولاً یک قهرمان بزرگ با ویژگیهای جالب در داستان وجود دارد که قرار است به هدفی مشخص برسد و بر سر راه این هدف موانع و سختیهای بسیاری وجود دارند که قهرمان داستان با رد شدن از این موانع و کنار آمدن با سختیهای زیاد به هدف موردنظر میرسد. مثل آوای وحش
در ژانرمعمایی معمولاً مسئلهای پیچیده و کشف نشده در میان وجود دارد که در طول داستان به آن پرداخته شده و کمکم رمزها و گرههای ماجرا باز میشود. این ژانر معمولاً خواننده را وامیدارد تا در مورد موضوع داستان و آینده آن حدسهایی بزند. مثل کتاب تحقیقات پوآرو
ژانرهای جنایی و وحشت ترس و هیجان و درگیری ذهنی را بهطور همزمان برای خواننده ایجاد میکند. مثل کتاب آن
در ژانر تریلر خواننده بهطور همزمان درگیر ترس و ابهام میشود و بهدنبال جواب سوال یا کشف حقیقتی در داستان است. مثل دختری در قطار
در ژانر تاریخی معمولاً داستان، روایت یک اتفاق تاریخی و موضوعات پیرامون آن با تکیه بر یک شخصیت اصلی در آن واقعهی تاریخی است که با پر و بال دادن به آن و پرداختن به ابعاد جالب داستان جذابتر میشود. مثل برباد رفته
رمانهای گرافیکی بیشتر بر تصویر سازی تکیه دارند و اتفاقات آن با استفاده از تصاویر و صرفاً جملات کوتاهی میافتند که سالهای کمی است که در ایران رونق پیدا کرده و انتشار پیدا میکند. مثل کتاب دوزخ ضحاک
در ژانر طنز خواننده با اتفاقات جالب خندهدار و سرگرمکننده روبهرو میشود و لحظات مفرحی را میگذراند. مثل قصههای امیرعلی